دوشنبه، آذر ۰۹، ۱۳۸۸

يادگار دوست ...



من درد تو را ز دسـت آسان ندهم
دل برنكنم ز دوســت تا جان ندهم

از دوســـــت به يادگار دردي دارم
كان درد به صد هزار درمان ندهم

-          مولانا
...

سه‌شنبه، آذر ۰۳، ۱۳۸۸

مهتاب ...



شنبه، آبان ۳۰، ۱۳۸۸

چشم به راه ...



تو را من چشم در راهم شباهنگام ...
كه مي گيرند در شاخ تلاجن ،
سايه ها رنگ ســياهـي ...
وزان دل خستگانت راست اندوهي فراهم ،
...
تو را من چشم در راهم ...
در آن نوبت كه بندد دست نيلوفر
به پاي ســر و كوهي دام ...
گرم ياد آوري يا نه
من از يادت نمي كاهم ،
تو را من چشم در راهم ...

-          نيما يوشيج
.

پنجشنبه، آبان ۱۴، ۱۳۸۸

خواب ...


يك بار خواب ديدن تو ،
به تمام عـمـــــــــــر مي ارزد ...
.