سلام حال شما؟ بالاخره موفق به دیدار مجدد این وبتون و نظر گذاشتن توی اون شدم . این پستتون مخصوصا بیت اولش منو یاد یه بیت شعر حافظ انداخت : تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک باور مکن که دست ز دامن بدارمت
و مانند همیشه پست شریعتی رو پسندیدم. موفق باشین و پر انرژی! تا بعد
... اگر فرصتي بود و همتي، نيت آن است تا يادداشت ها و نكات پراكنده اي كه دست كم براي من دلنشين است در وبلاگ قرار گيرد،
اين گاه نوشت ها تابع محدوديتي نخواهد بود:
دامنه اي از آنچه كه به شغل و رشته تحصيلي ام مربوط است
و تمام علاقمندي هايي كه احساس مي كنم براي ديگران نيز جاذبه دارد
و گفتارهاي كوتاه و پراكنده اي كه هر روز مي شنويم و گاه گاه به خاطر مي سپاريم
و هر آنچه كه انديشيدني است ...
اين نخستين هدف است و شايد اين هدف با تغيير نگرش، تغيير كند ...
مهم پويايي است، اگر بتوان به گونه اي ديگر "بود" شايد به گونه اي ديگر ...
اگر فرصتی بود و همتي ...
اي صميمي، اي دوست ... گاه بيگاه لب پنجري خاطره ام مي آيي اي قديمي اي خوب ... تو مرا ياد كني يا نكني، من به يادت هستم آرزويم همه سرسبزي توست، دائم از خنده لبانت لبريز، دامنت پر گل باد ...
۱ نظر:
سلام حال شما؟ بالاخره موفق به دیدار مجدد این وبتون و نظر گذاشتن توی اون شدم .
این پستتون مخصوصا بیت اولش منو یاد یه بیت شعر حافظ انداخت :
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت
و مانند همیشه پست شریعتی رو پسندیدم.
موفق باشین و پر انرژی!
تا بعد
ارسال یک نظر