همه عمــر برندارم سر از این خمار مـستی
که هنــوز من نبودم که تو در دلم نشســتی
تو نه مثل آفتابی که حضـــور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
چه حکایت از فراقت که نداشتم وليکـــــن
تو چو روی باز کردی در ماجرا ببســــتی
- سعدي
.
۱ نظر:
سلام
مدتي بود نمينوشتي! اميدوارم هميشه موفق باشي.
ارسال یک نظر